حسین ساسانی با تاکید براینکه باید از اقتصاد دولتی فاصله بگیریم گفت: اقتصاد ما دولتی و رانتی است و کسانی که با دولت ارتباط دارند انحصار گرایی را در اقتصاد ایجاد می کنند و نمی گذارند آنهایی که توانمند هستند وارد عرصه شده و برای کشور درآمد ایجاد کنند. بر این باورم که تشکلها، بخش خصوصی و دولت همه باید در تصمیم گیری های حکمرانی حضور داشته باشند.
وی با اشاره به اینکه درآمد سرانه ایران در سال 1975سه برابر درآمد سرانه کره جنوبی بود گفت :اما هم اینکه درآمد سرانه کره جنوبی 6 برابر ماست به عبارتی درآمد سرانه ما در سال حدود 6 هزار دلار و درآمد سرانه کره 36 هزار دلار است . درواقع ما جز 5 کشور آخر در میان 20 کشور خاورمیانه و آسیای مرکزی از لحاظ درآمد سرانه هستیم . بر اساس آمارها ی جهانی درآمد سرانه ما در 40 سال اخیر از 1975 تا 2014 بسیار پایین آمده و درحال حاضر فقط از کشورهای افغانستان ، یمن، پاکستان ، تاجیکستان بالاتر هستیم .
ساسانی با طرح پرسشی اظهار داشت: چرا بنگاههای بخش خصوصی هرروز می گویند ما منابع مالی کم داریم و سراغ وزارت صنایع می آیند تا از طریق بانکها وام گیرند؛ در حالیکه می دانید در سالهای گذشته حتی زمانهایی که پول به کسب و کارها تزریق شده آنها باز همین شرایط را داشتند و این نشان می دهد که کسب و کارها و بنگاهای اقتصادی ما مشکلشان کمبود منابع مالی نیست، بلکه کمبود قابلیت ها و توانمندی های انسانی و مدیریتی است . اگر ما بتوانیم بنگاهای اقتصادی را توانمند کنیم و آنها با رویکرد های جدید مدیریتی آشنا شوند و از طرفی با تعاملی که با کشورهای خارجی می شود سرمایه گذاری خارجی در کشور اتفاق بیفتاد و بتوانیم کشورمان را برای سرمایه گذاری امن کنیم آن وقت است که درآمد سرانه کشور افزایش پیدا می کند و با بهبود وضعیت اقتصاد کشور وضعیت حقوقی کارگاران و طبقات کم درآمد نیزبهتر می شود.
توسعه پایدار صنعتی، زمانی در یک سرزمینی ظهور پیدا می کند که وقتی به آنجا قدم میگذاریم، تحتتأثیر انرژی، اشتیاق و اعتماد مردم عادی به آینده کشورشان قرار گیریم. این باور که فردا میتواند بهتر از امروز باشد، باید در «جامعه متعهد به توسعه پایدار صنعتی» موج زند؛ ضمن آنکه هرکسی برای ساختن آیندهای بهتر خود را مسئول بداند و هر کاری که از دستش برمیآید، انجام دهد. طبیعی است که این روح تأثیرگذار، موتور اصلی تحرک و پویایی صنعت است.
وی بیان داشت : ارزشهای بنیادی و باورهای اخلاقی در رگ و پی جمع عظیمی از مردم "جامعه متعهد به توسعه پایدار صنعتی"، نهادینه است. ارزشهایی مانند نوبودن و نوشدن در تمامی سطوح "جامعه متعهد به توسعه پایدار صنعتی" پیریزی میشود و ایده نوشدن، عامل اصلی آفرینش فرهنگ تلقی میشود.
در چنین جامعه ای داشتن ثروت ارزش تلقی میشود و مظاهر مال و دارایی از منزلت بالایی برخوردار است؛ بهعبارتدیگر ثروت نماد ارزش است و معنای این جمله آن است که داشتن سرمایه و مال و اموال، ناپسند نیست و ضرورتی ندارد که کسی ثروت خود را پنهان کند.
این تحلیلگر توسعه پایدارافزود: در یک "جامعه متعهد به توسعه پایدار صنعتی"، وظیفه راهبران و سطوح بالای مدیریت اجرائی، تدارک انرژی و فراهمکردن منابع و امکانات نیست؛ بلکه وظیفه آنان آزادکردن انرژی جامعه و افراد آن در راستای دستیابی به خواستهها و آمال انسانی است؛ دراینصورت است که افراد جامعه میتوانند خود را با پیچیدگیهای جامعه و تغییرات روزافزون جامعه جهانی انطباق دهند. این فرایند، یعنی فرایند انطباق، سبب میشود تا "جامعه متعهد به توسعه پایدار صنعتی" دارای جهتگیری روشن به آینده باشد و آرزوهای خود را در افقهای دوردست ترسیم کند.
منبع : خوزنا